درود بر شما دوستان امیدوارم که حالتان خوب باشد من سپهر خداوند هستم و امروز با ایپزود بیستم پادکست صلح درون با موضوع قدر داشتههایت را بدان در کنار هم خواهیمبود.
تا به حال یک بار حتی شده است بنشینید و تمام داشتههایتان را بنویسید. من که خودم دارم حرف میزنم این کار را نکردم ام دیگر چه برسد به خیلی از ما ها که اصلا در این فضاها نیستیم. ببینید ما برای کمبود هایمان هر روز صحبت میکنیم و اگر کسی هم بخواهد یک لیست دو هزارتایی برایش مینویسیم و میگویم داداش خیلی پس خیلی وضع خراب است. ولی اگر الان که ما بگیویم داشتههایت را بیا مثلا به ما بگو بلند میشویم، یعنی اصلا آنقدر روی فاز ناله کردن هستیم که اصلا حس نوشتنش را نداریم.
نعمت های زندگی را پیدا کنید
ولی باور کنید ماها خیلی نعمت داریم یعنی اگه بیایم یک بار فقط به جای تمرکز روی چیزهایی به نداشتههایمان فکر کنیم به چیزهایی که هر روز در زندگیمان است باور کنید. حالا خیلی بهتر میشود ببینید همین که داریم مثلا زندگی میکنیم یک فرصتی خدا بهمان داده است حالا خانواده داریم،دوست داریم،فامیل داریم در دورهای از تاریخ هستیم که خیلی امکانات است.
حالا مشکلاتم واقعا زیاد است نمیگویم نیست ولی واقعا مثلا فکر کنید قدیم ها مثلا دسترسی به غذا چقدر سخت بوده قطعی بوده است، ولی خیلی از مردم از وبا می مردند خب الان شرایط تغییر کرده است یا مثلا فکر کنید چه میدانم چیزایی که واقعا برایمان عادی شده است،چشم داریم،دست داریم،پا داریم مزهی غذاها را میتوانیم بفهمیم خیلی ها هستند اصلا مزه غذا را متوجه نمیشوند،مثلا بویاییشان از دست داده اند.
خیلی اما عادی باشد این موضوع اصلا بهش فکر نکنید ولی همین که نان و پنیر چایی صبحانه را شکر کنیم یا ممکن است خیلی از چیزهای دلخواهایمان در زندگیمان نداشته باشیم ولی خیلی چیزهایی را داریم که شایدا دیگر به چشممان نمی آید.مثلا واقعا پدر و مادر و خانواده و فامیل و دوست چیزهایی نیستند که ساده از کنارشان بگذاریم فقط موقعی قدرشان را میدانید که از دستشان بدهیم.
در لحظه زندگی کنید و از داشته های خود لذت ببرید
پس الان که هستند و داریمشان،حتما باید ما یک اتفاقی بیفتد تا قدر داشتههایمان را بدانیم و تمام عمرمان در افسردگی و حسرت نرسیدن به خواستههایمان سپری میکنیم و یک روز و در داشتههامان نمیگذرانیم. یک بیوگرافی یکی از پیچ های اینستاگرام داشت خیلی وقت پیش دیدم،نمیدانم مال چه موقع بود ولی خیلی باحال بود نوشته بود که، برای یک روزم که شده است به نداشته هایت فکر نکن و از داشته هایت لذتببر به قرآن اگر یعنی قسم میخورم اگر ما این تفکر در زندگیمان پیاده کنیم واقعا خیلیامان به آرامش میرسیم. ما خیلی زیاده خواهیم، من خودم میگویم اصلا کاری به بقیه دوستان ندارم خودم میگویم خیلی زیاده خواهی، خیلی عجولی،خیلی طعمان زیاد شده است حداقل را نمی گویم یا حداقل زندگی هم باید داشته باشیم از نظر مالی من حالا مجبور هستم این ها را تاکید کنم که سوء برداشت نشود.
پول خوب است،امکانات خوب است،ان شاءالله وضع مالی همه ما خوب باشد، امکانات اولیه را داشته باشیم بتوانیم راحت زندگی کنیم. واقعا در مورد من این جوری است نمیگونم ولی در شرایط نرمال خیلی از آدم هایی که وضع مالیشان اوکی است حالشان بد است. خیلی از کسانی که امکانات خوبی دارند حالشون بده است، حالا درست است که در بین دوستان حالا کسانی هستند که واقعا از نظر مالی مشکل دارند ولی ان شاءالله مشکل حل بشود ولی خیلی ها هستند تمام چیزهایی که میخواهند را هم دارند حالشان بد است. دیگر این ها را که نمیتوانیم پول فقط پول. خب پس اینجا یک کار دیگر ایراد دارد یک جای دیگری میلنگد.
داستان این است که ما درموردشان نمیدانیم و این همیشه باعث حال بد ما میشود یا خیلی به گذشتمان گیر میدهیم.دیگر مثلا میخواهیم ایراد بگیریم از آن حالا دو تا تجربه کردید، چهار حسن داشته اید، شش تا هم عیب داشته اید بر فرض یا هشت حس داشت است و پنج تا عیب هم داشته است، همین است زندگی دیگر نمیتوانیم خیلی کاری اش کنیم. مثلا از این فیلترها رد بشویم فکر کنم کلیبرش کنیم که مثلا از این فیلتر ها رد بشود.
هر روز تخلیه فکری داشته باشید
ولی فکر میکنم کالیره هم اصطلاح اشتباهی به کار بردم ولی منظورم این بودم که فیلترش بکنیم که فقط موارد خوب مانند الک چیزهای خوبی که میخواهیم از زیرش بیرون بیاید.واقعا اینگونه نمی شود امکانش نیست،به همین خاطر این مدنظر داشته باشید در ادامه بیشتر صحبت خواهیم کرد.
تکنیک تخلیه فکری که من در کتاب گفتم بخش اصلیش در واقع به نوشتن فکرای مثبت مربوط میشود. ببینید تکنیک تخلیه فکر حالا اگه کتاب را خوانده باشید کامل توضیح بدهم که به چه صورتی است. در واقع ما سعی میکنیم یک سری از چیزاهایی که باعث آزارمان شده است چه از لحاظ فکری،چه از لحاظ احساسی،آن ها را بیان کنیم و باعث بشود، ظرفیت مان خالی بشود مثل اینکه فکر کنیم یک لیوان پر مثلا دوغ است خب این را شما دوغ را نمیخواهید بخورید پس این را باید خالی کنید. دیگر نوشتن این افکار و احساسات باعث میشود که درون ما خالی بشود. اما مرحلهی بعدش که مهمتر هم شاید حتی باشد اینکه این خالی شده ظرفیت خالی شده است.
حالا باید با چیزهای مثبت پر کنید که حالا بیاید از موفقیتهایتان و لحظاتی که خوشحال شدید،چیزاهایی که ازشان لذت بردید اینها را بنویسید تا ظرفیتشان با چیزهای خوب پر بشود یعنی در واقع تبدیل منفی به مثبت.
حالا این اتفاقات مثبت میتواند خاطرات خودتان باشد موفقیتهایی که کسب کردیم،داراییهایی که دارید حالا هر چیزی دارایی مالی غیر مادی هر چی که هست این ها همه باعث میشود یک حس خوبی در شما ایجاد بشود و ظرفیت خالی شود، چیزهای مثبت باشد پر بشود انرژیتان بیشتر بشود در واقع ما هر چه انرژی مثبت به خودمان بیشتر تزریق کنیم و کارهای شادتری کنیم این انرژیمان بیشتر میشود. یعنی ی چیز جالبی هرچقدر انرژی منفی به خودمان بدهیم،کارهای منفی انجام بدهیم حالا آن بدتر و بدتر میشود. ولی وقتی که می آیم در جهت مثبت دقیقا برعکس برایمان اوضاع بهتر و بهتر میشود.
ویژگی ها و نعمت های خود را یادداشت کنید
به همین خاطر خیلی مهم است که ما گهگداری بشینیم برای خودمان بنویسیم. از اتفاقات خوبی که برایمان افتاده است مثلا بگوید من خوشحال شدم. از اینکه من به خودم افتخار کردم به خاطر اینکه من به خودم تبریک میگویم بخاطر اینکه یا چیزهای مشابه اینگونه که اینها باعث میشود حساب داری بشود و یادمان بیاید که چقدر دارایی های باارزشی داریم. چقدر لحظات خوبی را تجربه کردیم اگر بتوانیم با این تفکر و با این نگرش زندگی کنیم مطمیچئن باشید خیلی شرایطمان تغییر میکند و خیلی اتفاقهای بهتر و بهتری برایمان می افتد. باور بکنید که دست خودمان است و من قبلا فکر میکردم که دست خودمان نیست و همه چی مربوط به محیط بیرونی مربوط است.
درست است که محیط بیرونی خیلی تاثیر دارد ولی واقعا اینکه شاد باشیم یا نباشیم دست خودمان است.از ادم هایی که خیلی شده است،کما از آدمهایی که خیلی شده اند مثلا هندی ها خیلی جالب است جزو فقیرترین کشورهای دنیا ولی خیلی آدمای شادی در آنها زندگی می کنند ولی آدم های خیلی بدبختی هم درشان است.این به نظر من خلاصه بگویم چیزهای مثبت و تمرکز روی چیزهای مثبت باعث می شود حال ما بهتر و بهتر بشود و به جایی برسیم که از تمام چیزهایی که در زندگیمان است لذت ببریم و تمامشان که هیچ وقت نمیشود لذت برد بهترش کنیم. با وجود نواقص سعی کنیم از داشتههایمان لذت ببریم.
حال کلیمان خوب باشد یعنی ببینید زندگی ته تهش هشتاد،بیست یا هفتادی،هشتاد درصد مطابق بیست درصد غیر مطابق میلیون یا هفتاد سی است بعضا هفتاد از چهل درصد اکثر خیلی چیزها است، خیلی چیز اسا ولی خب باید اینگونه چیز کنیم دیگر باید صبر کنیم اینجوری باشد.دوستانی که هفتاد و سی است. چون از آنور اینشالله شرایط برعکس بشود بتواند در جهت مثبت حرکت کنند ولی خودمان باید به خودمان کمک کنیم. دیگر این هم تا اینجای داستان تلاش کنیم روزهای بهتری برای خودمون بسازیم.