اگر من یک تخته سیفودی ده اینچی اینجا  برو روی زمین بگذارم و بگویم بر روی آن راه بروید و به شما ۲۰ دلار به شما میدهم اینکار را میکنید؟ البته ۲۰ دلار بی زحمت،اما اگر همین تحته را بردارم ولی و یک پل بر روی یک ساختمان ۱۰۰ طبقه بسازم چی؟ باد می آید و پرنده ها پرواز میکنند،اگر همان ۲۰ دلار را برای راه رفتن روی این تخته در ارتفاع پیشنهاد بدهم چی؟ حالا این کار را میکنید؟

احتمالا به من نگاه میکنید و می گویید که به هیچ وجه این کار را انجام نمیدهم. اما اگر بچه شما در ساختمان روبه رو باشد و ساختمان آتش گرفته باشد و زبانه های آتش تن آن را لمس کند و بسوزاند چی؟ اگر رد نشوید مطمئنا هلاک می شوند و می میرند،از آن تخته رد می شود تا آنها را نجات دهید حتما جوابتان قطعا و بلافاصله است،چه آن بیست دلار باشد یا نباشد،چرا هنگامی که از شما خواستم که بر روی آن تخته رد شوید گفتید به هیچ وجه؟ در حالی که در بار دوم تامل نکردید،ریسک و خطرش همان بود پس چه چیزی تغییر کرد؟

 

خواسته های فوق العاده، دلیل موفقیت یک انسان

هدفتان تغییر کرد و دلیلتان برای انجامش عوض شد و می بینید که نگامی که دلیلتان به اندازه کافی بزرگ باشد شما تقریبا در هر صورت آن را انجام میدهید و قدرت چرایتان باعث می شود که به چیزهای دنیویی و پر زحمت و خسته کننده بچسبید و هنگامی که عقلتان به اندازه کافی قدرتمند باشد، همه چطورها بی معنی میشوند و هنگامی که خواسته انگیزتان را راست و ریس نکنید هر راهی را برای زندگی بهتر جستجو میکنید،رها میکنید.

اگر دلیل و خواسته هایتان عالی نباشد سنگر تعهد تان به اندازه کافی قدرتمند نیست و به مانند تمام انسان هایی که تصمیمات را می گیرند و خیلی زود وا می دهند و بلافاصله به زندگی پر هم همه شان برمیگردند اما دیگر نه شما نه.

 

دسته‌ها: سبک زندگی