گام ۱ – تأسیس سلسلۀ قاجاریه

آقامحمدخان پسر بزرگ محمدحسن خان بود. او بعد از مرگ پدر، به عنوان گروگان در شیراز به سر می برد. مرگ کریم خان زند، فرصتی را در اختیارش نهاد که خود را به استرآباد برساند و با متحد کردن ایل قاجار، آمادهٔ رویارویی با خاندان زندیه گردد. نزاع بازماندگان کری مخان با یکدیگر این فرصت را برای آقامحمدخان فراهم آورد که نواحی شمالی و مرکزی ایران را تصرف کند و تهران را به عنوان مرکز فرمانروایی خویش، برگزیند. خان قاجار پس از پیروزی بر لطفعلی خان زند و سرکوب طغیان حاکم گرجستان، به طور رسمی در سال ١٢١٠ ق/ ١١٧۴ ش. در تهران تاج گذاری کرد. سپس به بهانهٔ زیارت مرقد امام رضا )ع( عازم مشهد شد؛ هدف اصلی او از این سفر، پایان بخشیدن به حکومت خاندان افشاریه در خراسان و دس تیابی به گنجینهٔ غنائم و جواهرآلاتی بود که توسط نادرشاه در آنجا ذخیره شده بود.

آقامحمدخان در سال ١٢١١ ق/ ١١٧۵ ش. بار دیگر برای برقراری نظم و امنیت عازم قفقاز شد، اما در جریان لشکرکشی به آن منطقه توسط چند تن از همراهان خویش به قتل رسید. بدون تردید تلاش و تکاپوهای بی وقفهٔ آقامحمدخان قاجار برای اعادهٔ حاکمیت دولت مرکزی بر سرتاسر قلمرو ایران و ایجاد یکپارچگی سیاسی، قابل تمجید است، اما از طرف دیگر بی رحمی و کین هتوزی و قساوت قلب وی که ریشه در حوادث زمان کودکی و نوجوانی او داشت، سبب شده است که در تاریخ ایران از وی به نیکی یاد نشود.

گام ۲ – پادشاهی فتحعلی شاه

بعد از مرگ آقامحمدخان، برادرزاده وی، به کمک سران نظامی و بزرگان قاجار، به نام فتحعلی شاه تا جگذاری کرد. سال های نخست سلطنت فتحعلی شاه صرف سرکوب طغیا نهای داخلی و تحکیم پادشاهی در خاندان قاجار شد. تغییر اوضاع جهانی و تشدید تکاپوهای استعماری سبب شد تا دومین شاه قاجار در مقابله با دشمنان خارجی و حفظ قلمرو ایران ناکام باشد. سه لانگاری در اداره کشور و واگذاری بخ شهایی از ایران به بیگانگان سبب شده است که قضاوت عمومی نسبت به او با نوعی احساس تنفر همراه باشد. تقریباً همهٔ منابع و تحقیقات تاریخی از دوران سلطنت وی به تلخی یاد می کنند. البته این سخن به معنای آن نیست که فتحعلی شاه، هیچ تلاشی برای حفظ یکپارچگی ایران انجام نداد و به عمد زمینهٔ مداخله و حضور بیگانگان را در کشور فراهم کرد؛ بلکه م یتوان گفت که با وجود خواست عمومی و نظر مساعد علما، شاه قاجار درایت لازم را برای بهره گیری از توان ملی در مقابله با تهاجم دشمنان خارجی نداشت. بخشی از این زبونی و ضعف ناشی از عدم آگاهی او و اطرافیانش از اوضاع جهانی و بخشی نیز به سبب داشتن خوی تجمل گرایی و علاقهٔ وی به جم عآوری ثروت بود.

گام ۳ – حکمرانی محمدشاه

فتحعلی شاه در زمان حیات خویش عبا سمیرزا را به عنوان ولیعهد خود معرفی کرده بود، اما مرگ ناگهانی این شاهزادهٔ لایق باعث شد تا مقام ولیعهدی به فرزند وی، محمدمیرزا برسد. بعد از مرگ فتحعلی شاه، محمدمیرزا به کمک میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی بر مسند پادشاهی تکیه زد. قائم مقام فراهانی به منصب صدارت منصوب شد. او با تدبیر، مدعیان تاج و تخت را به جای خود نشاند و اوضاع اجتماعی و فرهنگی را بهبود بخشید. ایستادگی وی در برابر دخالت و زیاد هخواه یهای دولت انگلستان، موجب شد که سفیر و عوامل داخلی آن کشور علیه آن وزیر ادیب دسیسه کنند و موجبات برکناری و قتل وی را فراهم آورند. محمدشاه نیز محبوبیت چندانی در تاریخ ایران ندارد و او را به دلیل کشتن قائ ممقام، انتصاب فردی درویش مسلک چون حاج یمیرزاآقاسی به صدارت اعظم و ضعف و سستی در مقابل قدرت های استعماری نکوهش کرده اند. گرچه گفته شده که رفتار مؤدبانه ای داشته است. این شاه قاجار به سبب بیماری، چندان دخالتی در امور حکومتی نم یکرد و بیشتر اوقات خود را با نقاشی، سرودهای رزمی و مطالعهٔ کتاب می گذراند.


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder